90/8/29
10:10 ع
یارب.
اغلب ما می دانیم که طبق آمارهای رسمی و غیر رسمی، به طور تقریبی نیمی از مردم ایران برنامه های این شبکه را دنبال می کنند. سوال اینجاست که چرا طی مدت زمانی که این شبکه شروع به فعالیت کرده،هیچ نهادی در جامعه ما نتوانسته در مقابل هجمه آن بایستد تا اینکه کار به جایی رسد که طبق یک آمار رسمی 15درصد از طلاق های جامعه ما در اثر برنامه های این شبکه باشد؟
و در مدت زمانی کمتر از 3 سال،فارسی وان بتواند اثراتی محسوس بر جامعه ایرانی بگذارد.
فارسی وان نهاد خانواده را هدف گرفت چرا که می دانست تغییر در ساختار خانواده،جایگاهها و وظایف اعضای خانواده است که منجر به تغییر در سایر ارکان اجتماعی می شود.
آنچه فارسی وان نمایش می دهد چیزی نیست جز نمایش خانواده های بی سامان و لجام گسیخته، خیانت خانوادگی ، عادی جلوه دادن رابطه خارج از ازدواج، هویت زدایی از مفهوم خانواده، عادی جلوه دادن سقط جنین برای دختران، تعصب زدایی از کانون خانواده و ترویج بی تفاوتی نسبت به حریم خانواده، ترویج مفهوم زندگی با دیگران به جای ازدواج، ترویج فمینیسم، مخدوش کردن رابطه فرزندان در خانواده، ترویج خشونت و...
و حال فیلم های شبکه فارسی وان بدون ماهواره در سینماهای ایران با پرداخت مقداری پول در مقابل دیدگان همه قابل دیدن است.
فیلم سعادت آباد تمام خط مش های فیلمهای فارسی وان را دنبال میکند.
داستان فیلم درباره یاسی (لیلا حاتمی) است که برای همسرش جشن تولد می گیرد، ولی در خلال این جشن اتفاقاتی می افتد و به واقعیت هایی پی می برد."سعادت آباد" دنیایی پر تلاطم از روابط زناشویی را در منظر دید مخاطبان خود قرار می دهد این فیلم روی سه زوج از طبقه متوسط جامعه ی ذهن کارگردان متمرکز است جامعه ای که با ایران راستین، فاصله ی زیادی دارد.
در سعادت آباد همه به هم دروغ می گویند و چیزی را از یکدیگر پنهان می کنند.لاله سقط بچه شان و تلاش برای گرفتن پاسپورت و رفتن به خارج از کشور را از علی پنهان نگه داشته، بهرام پول دادن به محسن را از تهمینه و کمکش به لاله برای گرفتن پاسپورت را از علی مخفی کرده،محسن رابطه اش را با مینا (پرستار بچه شان) از یاسی پنهان کرده و بعلاوه داستان غرق شدن اجناس و آقای صابری را هم خودش سرهم کرده تا پولهای بهرام را بالا بکشد، تهمینه معرفی دکتر را به لاله برای سقط از علی مخفی کرده و… شاید تنها شخصیت های نسبتا مثبت داستان علی و یاسی هستند که البته آنها هم مانند دیگران در زندگی شکست خورده اند.
از این روست که همه دنبال چیزی هستند که ندارند و از داشته های فعلی شان راضی نیستند و حتی شاید نفرت هم دارند.بهرام با تهمینه مشکل دارد و بناست از هم جدا شوند، در حالیکه هنوز پس از سال ها عشق به یاسی (که زمانی آن را فدای ثروت تهمینه کرد) در قلبش از بین نرفته است.تهمینه هم به بهرام حسی ندارد و می خواهد او را ترک کند و پیش بچه های شوهر اولش در خارج از کشور برگردد. لاله فقط به خود و پیش رفتش فکر می کند و برای رسیدن به هدفش احساسات علی را براحتی زیر پا می گذارد. علی، لاله ای را که خود می خواهد دوست دارد نه لاله واقعی را.محسن اصلا یاسی رانمی بیند و با پرستار بچه اش مشغول زندگی مخفیانه ای در گوشه ای دیگر از شهر است و حتی خبر بارداری همسرش را هم از این پرستار می شنود، یاسی در آرزوی زندگی عاشقانه ای است که البته خود هم می داند خیالی محال است و… سعادت آباد نمایش مجموعه ای از تضادهای مختلف است.
http://www.598.ir
پ.ن خودم :باوجود کارگردانی اینچنینی مازیار میری دیگر احتیاجی به آقای مرداک و صهیونیست ها نیست
90/8/27
11:11 ص
یارب.
سلام بریگانه عزیز و خوانندگان محترم
به حجاب خیلی مقید بود.نه فقط از نوع پوشش.میگفت تمام اعضای بدن حتی چشم و گوش هم باید حجاب داشته باشه.هر فیلم را نمی دید.برا چشمش ارزش زیادی قائل بود.میگفت دلیلی نداره بشینم فیلمی را ببینم که آقاه لباسش مناسب نیست. درسته با دیدنش تحریک نمیشم ولی نمیخواهم چشمم براش عادت بشه .محرم ؛ صفر که میشد حالش عوض میشد.دیگه اون دختر همیشگی نبود.خونه نشین میشد.فقط تاسوعا و عاشورا بیرون می اومد با دسته ها چند قدمی راه میرفت بعد دوباره میرفت خونه.عاشق فیلم آخرین فرستاده بود.میگفت انصافا فیلمهای ایام محرم چیزه دیگست.اسم حضرت علمدار کربلا که می اومد اشک میریخت.
پارسال محرم اون دو روز که گفتم از خونه بیرون نیومد.سراغش راگرفتم گفتند خونه اس.دیدمش , حس وحال همیشه را نداشت.
-کجایی ؟
-خونه.
-چقدر پریشونی؟مثل کسی که چیزی راگم کرده باشه.
-منتظرم این 3 امام ع بگذره.
-چرا؟قرار اتفاقی بی افته؟
-نه .چه اتفاقی!منتظرم تموم شه تا بتونم فیلم را ببینم.
((یعنی این چه فیلمی که اینطور حالش را عوض کرده.))
-سیما فیلم جدید گذاشته؟چی هست که اینقدر با حال تو بازی کرده؟
-فیلم کره ای..اسمش روزگار......شبکه .....
-شبکه جدیده؟ندیدم تلوزیون تبلیغش کنه؟
-نه خانوم.شبکه متعلق به ماهواره است.
-تعجبم دو برابر شد.چی؟!ماهواره؟!شوخی میکنی؟تو و ماهواره!.برنامه های تلوزیون خودمون را نمیبینی.میگی درست نیست. اون وقت میشینی پای ماهواره؟
-نه بابا فکر بد نکن.باور کن فیلمش اصلا صحنه نداره.حالت طنز داره.ماجرای ازدواج یه دختر پسره.خیلی بامزه اس.از قبل از محرم شروع شد.قسمت های حساسش افتاد تاسوعا و عاشورا.آخ دارم دیونه میشم نمی تونم ببینم.یه قسمتش را ببینی عاشقش میشی.
=با چنان شور و هیجانی تعریف میکرد که تعجبم را بیشتر و بیشتر میکرد. باورم نمیشد.عوض شده بود.اصلا یادش نبود چه ایامی هست.شایدم یادش بود حواسش جای دیگه بود.هیچی نتونستم بگم فقط مات و مبهوت نگاهش میکردم .فقط صداش تو گوشم طنین انداخته بود.حس کسی را داشتم که با یه غریبه روبرو شده.
فکرمیکنید چه چیزی باعث شده این دوست من که خیلی انسان مقیدی بود به دیدن فیلمهای ماهواره روبیاره؟!
راحله