سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی

90/9/10
12:3 ص

یارب

باعرض پوزش به خاطر قرار دادن عکسها
جای تاسف است این چنین سیما و تئاتر داره به سوی نابودی میرود و همچنان سکوت است.

رویج و عادی سازی اباحه گری و ابتذال بخشی از محورهای نمایش «هدا گابلر» است که از 15 دی ماه برای عموم مردم در تئاتر شهر تهران در حال نمایش است.

نمایش «هدا گابلر»به محلی برای ترویج اباحه گری، ابتذال و عادی سازی چند شوهری، اختلاط زن و مرد و استفاده از نمادهای یک فرقه انحرافی موسوم به «بردگی جنسی و فراماسونری» و دیگر اقدامات ضدارزشی تبدیل شده است.

 

در یکی از بخش های این تئاتر شخصیت زن نمایش توسط زنجیری از سوی معشوقه خود کشیده می شود که این تصویر نماد فرقه انحرافی بردگی جنسی است.

عمده موضوع این نمایش حول شخصیت یک زن خودخواه و هوسران و مطلقه استوار شده که هم اکنون با اینکه شوهر دارد با یک قاضی بی قید نیز دوست بوده و با وی رابطه دارد.

در ادامه این نمایش که مبتنی بر نگره توهم افکن و سیاه آلود نویسنده نروژی آن یعنی «هنریک ایبسن» Henrik-Ibsen است، زن هوسران همواره به دنبال اجیرکردن عشق مردان برای خود بوده و به راحتی با دوستش – شخصیت قاضی- رابطه نامشروع دارد، اگرچه این رفتار در منظومه تفکرات غرب طبیعی به نظر می رسد.

عادی سازی شرب خمر و حالات مستی پس از آن به صورت تلویحی با پوشش خوردن آب پرتقال و نیز برقراری رابطه نامشروع به صورت علنی و آشکار از دیگر نکاتی است که در این نمایش مبتذل دیده می شود و گفته قاضی این نمایش مبنی بر اینکه «من دوست دارم همیشه نفر سوم باشم» موید اباحه گری جنسی در این نمایشنامه است.

بر پایه این گزارش نمایشنامه «هدا گابلر» یک درام تراژیک -تخیلی با مختصات تفکر غربی است. در این داستان «هنریک ایبسن» – نویسنده این مجموعه – برای اینکه تأملات درونی اش را پنهان کند در قالب یک شخصیت دیگر آن را به مخاطب نشان می دهد. واضح است که نویسنده تحت تأثیر متون فلسفی نیست انگاری قرار داشته؛ فلسفه ای که بنیانگذارش فردریش نیچه بوده است.

شخصیت داستان، فردی آشفته حال و ناامید است که برای اطمینان یافتن از قدرت خویش، موجب نابودی اطرافیان و نزدیکان می شود و سرانجام در مقابل کشمکش های زندگی تسلیم می شود و خود را به مرگ می سپارد.

نگاه ایبسن به زندگی توهم آلود و سیاه است و شخصیت نمایشی او آدمی شکست خورده و ناموفق را به تصویر می کشد. فردی که از همه ناامید شده است و اعتماد به نفس پایین او را به کام مرگ می کشاند.

منبع:پارس کلوپ

90/9/4
1:57 ع

یارب.

مدتی صحبت جمع کردن ماهواره ها بود.عده ای گله کردند چرا مردم را در مضیقه میگذارید!چرا نمیگذارید آزادانه تصمصیم بگیریم!
همهمه , هیاهو , جمع آوری دیش های ماهواره , شکایت ها و......
این همه قیل وقال برای چه بود؟برای به وجود آوردن جامعه اسلامی!برای ریشه کن کردن ابتذالات جامعه؟!برای رهایی جوانان از دیدن فیلمهای نامربوط؟! برای خنثی کردن نقشه دشمنان در جنگ نرم؟!
دشمنان در داخل خود کشورمان هستند نه در شبکه های ماهواره ای .کجا دنبال آنها میگردیم؟

دیگه احتیاجی نیست با وجود فیلم های مانند پرتغال خونی در سینما جوانی پای ماهواره بنشیند و فیلم ببیند.دیگه احتیاج نیست به دور از چشم پدر و مادر فیلم های جنسی ببیند.فیلم آزادانه و بدون مخالفت در سینما هی و حاضر است.بیایید و ببینید. نگران دستگیری از سمت ماموران نباشید. محدودیتی ندارد.


فیلم پرتقال خونی حکایت مبهم و غرض ورزانه یک مجموعه خیانت جنسی است که در قامت مانیفستی برای لیبرالیسم جنسی، تمام تلاش خود را برای بازنمایی مدافعانه فضای سرد و بی هویت قشر تحت سیطره مدرنیته به انجام می رساند.
فیلم داستان تلخ و شیرین(!) جدایی یک زوج و ورود دختر جوان دیگری به این کارزار و در ادامه آن پیوستن عنصری دیگری به این ماجراست تا پازل اباحه گری و بی اخلاقی کامل شود و راه برای داستان سرایی ظاهری و در پس آن، ترویج لیبرالیسم جنسی فراهم گردد.
به نحوی که حتی آن ایده تکراری و بی مزه پایانی هم که مثلا دختر به آغوش خانواده باز می گردد نیز نتیجه عکس می دهد و کمترین و کوچکترین تاثیری برنمی انگیزاند. نمی شود که شما کل فیلمتان بر یک و پایه و اساس و با یک رویکرد و شیوه پیش رود و بعد در آخرین لحظه بخواهید تمام بار پیامهای مثبت فیلمتان را بر سر فیلم و داستان و آدمهایش آوار کنید.
فیلم پرتقال خونی اجرای سینمایی مانیفست لیبرالیسم جنسی است البته با سطحی نازل و شیوه ای مبتذل و کهنه و رسوا که معلوم نیست چطور اجازه ساخت و نمایش پیدا کرده است! پرتقال خونی روایت داستان مهندس میانسالی به نام والا است که در آستانه جدایی از همسرش است. در این بین دختر جوانی به نام ترمه برای طراحی دکور دفتر کارش می آید و رفته رفته این آشنایی به شکل گیری رابطه ای عاطفی می انجامد تا اینکه عکاس جوانی به نام سیاوش وارد زندگی ترمه می شود و...
فروپاشی پایه های اخلاقی اگر در یک اثر سینمایی مورد نقد قرار بگیرد آن اثر وجهی متعهدانه و قابل دفاع می یابد ولی اگر در اجرایی مشتبه و متشتت و مذبذب و به گونه ای مردد و مبهم، شمایلی نسبی در دفاع از مضامین مورد اشاره در فیلم را بیابد آن وقت می شود فیلمی در جهت تهییج و ترویج همان مضامین و مباحثی که قرار بوده به امید نقد، در فیلم بیان شود که البته در مورد پرتقال خونی هرگز چنین اتفاقی نیافتاده و بالعکس فیلم تبدیل شده به وسیله و ابزاری برای انتشار همان چیزهایی که اشاره کردیم.
پرتقال خونی از جهت اجرا و میزانسن هم یک فیلم غیرقابل دفاع است. با لحنی الکن و نماهایی زمخت و استیلی بی چفت و بست که شیک بودن از هر جهت برایش خیلی مهم بوده خاصه با آن دیالوگ های لوس و بی طعم.
خاطره قدیمی و بکر و صمیمی اهالی و علاقمندان سینما از کارگردان فیلم خوب یکبار برای همیشه با معجونی مثل پرتقال خونی به سختی و حسرت و دریغ و درد از دست رفت!

پ.ن :»خانواده ها دیگر نگران فرزندان خود نباشید کارگردان های مانند سیروس الوند هوای آنها را دارند.باخیال راحت آنها را به دست این افراد متعهد و دلسوز بسپارید.

مسئولین دلسوز دیگر احتیاجی به جمع آوری دیش های ماهواره نیست.خود را به زحمت نیندازید.چون دیگه کسی احتیاجی به خرید آنها ندارد.پس آسوده باشید.


90/9/2
9:28 ص

یارب.

مجلسی ها حقوق ماهیانه 1500000 کم است و جواب گوی زندگی ما نیست.

موندم اون کارگری که باحقوق 400000تومن چطورزندگی میکنه

مجلسی ها ما روزانه 13 ساعت کار مفید داریم و یک لحظه دراختیار خودمان نیستیم.کار مفید روصندلی نشستن و حرف زدن

بااین حساب کشور را فقط این آقایان میگردانند و اشخاصی امثال پدر،برادر و ....که ساعت 7 صبح از خونه میروند بیرون و  اون کارگری که ساعت 5 صبح ازخونه میروه بیرون و  ساعت ها کار طاقت فرسا مخصوصا دراین سرما انجام میدهند چه باید بگویم و بگویند..

مجلسی ها وقتی مدیری از کارخود برکنار میشود باید حقوقش به مانند قبل باشد تا بتواند زندگیش را به روال قبل برگرداند

خب حساب اون کارگری که به دلیل اینکه صاحب کار به دلیل وضع بد اقتصادی نمیتواند حقوقش را پرداخت کند و اخراج میشود چه میشود؟آیا او نباید زندگی را اداره کند؟

مجلسی ها تقصیر اهل قلم است.آنها به سوگند خود وفادار نبودند و این جنجال را به وجود آورند.ما نگفتیم مادام العمر
در طرحی که داده شد کلمه همواره ذکر شده بود که معنی مادام العمر را میدهد پس مقصر اهل قلم نیستند.

ادامه دارد.....


مشخصات مدیر وبلاگ
 
راحله[48]
 

یارب.سلام و عرض ادب.نویسنده وبلاگ محض خدا هستم.


لوگوی وبلاگ
 


عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
صفحه‌های دیگر
دسته بندی موضوعی
 
لوگوی دوستان
 
دوستان
 

ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ