90/9/4
1:57 ع
یارب.
مدتی صحبت جمع کردن ماهواره ها بود.عده ای گله کردند چرا مردم را در مضیقه میگذارید!چرا نمیگذارید آزادانه تصمصیم بگیریم!
همهمه , هیاهو , جمع آوری دیش های ماهواره , شکایت ها و......
این همه قیل وقال برای چه بود؟برای به وجود آوردن جامعه اسلامی!برای ریشه کن کردن ابتذالات جامعه؟!برای رهایی جوانان از دیدن فیلمهای نامربوط؟! برای خنثی کردن نقشه دشمنان در جنگ نرم؟!
دشمنان در داخل خود کشورمان هستند نه در شبکه های ماهواره ای .کجا دنبال آنها میگردیم؟
دیگه احتیاجی نیست با وجود فیلم های مانند پرتغال خونی در سینما جوانی پای ماهواره بنشیند و فیلم ببیند.دیگه احتیاج نیست به دور از چشم پدر و مادر فیلم های جنسی ببیند.فیلم آزادانه و بدون مخالفت در سینما هی و حاضر است.بیایید و ببینید. نگران دستگیری از سمت ماموران نباشید. محدودیتی ندارد.
فیلم پرتقال خونی حکایت مبهم و غرض ورزانه یک مجموعه خیانت جنسی است که در قامت مانیفستی برای لیبرالیسم جنسی، تمام تلاش خود را برای بازنمایی مدافعانه فضای سرد و بی هویت قشر تحت سیطره مدرنیته به انجام می رساند.
فیلم داستان تلخ و شیرین(!) جدایی یک زوج و ورود دختر جوان دیگری به این کارزار و در ادامه آن پیوستن عنصری دیگری به این ماجراست تا پازل اباحه گری و بی اخلاقی کامل شود و راه برای داستان سرایی ظاهری و در پس آن، ترویج لیبرالیسم جنسی فراهم گردد.
به نحوی که حتی آن ایده تکراری و بی مزه پایانی هم که مثلا دختر به آغوش خانواده باز می گردد نیز نتیجه عکس می دهد و کمترین و کوچکترین تاثیری برنمی انگیزاند. نمی شود که شما کل فیلمتان بر یک و پایه و اساس و با یک رویکرد و شیوه پیش رود و بعد در آخرین لحظه بخواهید تمام بار پیامهای مثبت فیلمتان را بر سر فیلم و داستان و آدمهایش آوار کنید.
فیلم پرتقال خونی اجرای سینمایی مانیفست لیبرالیسم جنسی است البته با سطحی نازل و شیوه ای مبتذل و کهنه و رسوا که معلوم نیست چطور اجازه ساخت و نمایش پیدا کرده است! پرتقال خونی روایت داستان مهندس میانسالی به نام والا است که در آستانه جدایی از همسرش است. در این بین دختر جوانی به نام ترمه برای طراحی دکور دفتر کارش می آید و رفته رفته این آشنایی به شکل گیری رابطه ای عاطفی می انجامد تا اینکه عکاس جوانی به نام سیاوش وارد زندگی ترمه می شود و...
فروپاشی پایه های اخلاقی اگر در یک اثر سینمایی مورد نقد قرار بگیرد آن اثر وجهی متعهدانه و قابل دفاع می یابد ولی اگر در اجرایی مشتبه و متشتت و مذبذب و به گونه ای مردد و مبهم، شمایلی نسبی در دفاع از مضامین مورد اشاره در فیلم را بیابد آن وقت می شود فیلمی در جهت تهییج و ترویج همان مضامین و مباحثی که قرار بوده به امید نقد، در فیلم بیان شود که البته در مورد پرتقال خونی هرگز چنین اتفاقی نیافتاده و بالعکس فیلم تبدیل شده به وسیله و ابزاری برای انتشار همان چیزهایی که اشاره کردیم.
پرتقال خونی از جهت اجرا و میزانسن هم یک فیلم غیرقابل دفاع است. با لحنی الکن و نماهایی زمخت و استیلی بی چفت و بست که شیک بودن از هر جهت برایش خیلی مهم بوده خاصه با آن دیالوگ های لوس و بی طعم.
خاطره قدیمی و بکر و صمیمی اهالی و علاقمندان سینما از کارگردان فیلم خوب یکبار برای همیشه با معجونی مثل پرتقال خونی به سختی و حسرت و دریغ و درد از دست رفت!
پ.ن :»خانواده ها دیگر نگران فرزندان خود نباشید کارگردان های مانند سیروس الوند هوای آنها را دارند.باخیال راحت آنها را به دست این افراد متعهد و دلسوز بسپارید.
مسئولین دلسوز دیگر احتیاجی به جمع آوری دیش های ماهواره نیست.خود را به زحمت نیندازید.چون دیگه کسی احتیاجی به خرید آنها ندارد.پس آسوده باشید.